کد مطلب:187860 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:268

کشاورزی و کار افتخار است
امام جعفر صادق علیه السلام حكایت فرموده است:

محمد بن منكدر [1] معتقد بود كه پس از حضرت سجاد، امام زین العابدین علیه السلام كسی در فضل و علم و عبادت، هم ردیف آن حضرت نخواهد بود.

تا آن كه روزی از روزها، در یكی از باغستان های اطراف شهر مدینه، حضرت باقرالعلوم علیه السلام را مشاهده كرد كه مشغول كارگری و كشاورزی است.

با خود گفت: باید او را نصیحت كنم تا خود را در این كهولت سن و سنگینی بدن به زحمت نیندازد، پس در حالی كه امام محمد باقر علیه السلام در اثر خستگی بر دو غلام خود تكیه زده بود محمد بن منكدر جلو آمد.

و چون نزدیك امام علیه السلام رسید، سلام كرد و حضرت با حالتی گرفته و ناراحتی، جواب سلام او را داد.

سپس محمد بن منكدر حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت: یا بن رسول الله! خداوند امور تو را اصلاح نماید، شما در این كهولت سن؛ و با این كه یكی از بزرگان قریش هستی، در این گرمای سخت، در طلب و تحصیل دنیا می باشی؟!

اگر در چنین حالتی مرگ فرا رسد چه خواهی كرد؟

و در پیشگاه خداوند چه جوابی داری؟

امام باقر علیه السلام خود را از آن دو غلام كنار گرفت و آزاد روی پای خود ایستاد و سپس فرمود:

به خدا سوگند، چنانچه در این حالت، مرگ سراغ من آید در بهترین حالت ها خواهم بود؛ چون كه مشغول طاعت خدا هستم و می خواهم خود را از افرادی همانند تو بی نیاز گردانم و سربار جامعه نباشم؛ زیرا هر كه سربار جامعه باشد، گناه و معصیت خدای تعالی را كرده است.

امام جعفر صادق علیه السلام افزود: در این هنگام محمد بن منكدر اظهار داشت:

خداوند تو را مورد رحمت خویش قرار دهد، خواستم تو را نصیحتی نمایم؛ ولیكن تو مرا ارشاد و نصیحت نمودی. [2] .


[1] محمد بن منكدر از سران صوفيه بود كه تنها اوقات خود را به عبادت و بطالت مي گذراند و اهل كار و تلاش نبود و خود را نيازمند ديگران و سربار جامعه قرار مي داد.

[2] أعيان الشيعة: ج 1، ص 652.